آسترال

لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

آسترال

لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

بخشش

اتَّقُوا النَّارَ وَلوْ بِشقِّ تَمْرةٍ.

خود را از آتش دوزخ دور کنید اگرچه با [بخشیدن] نیمی از یک دانه خرما هم باشد.

«متفق علیه»

30 علت از علل قساوت قلب و راه درمان آن

شاید برای شما هم جای سؤال باشد که:

 چرا نمی توانیم گریه کنیم؟ چرا حالت تضرع و گریه در دعا  پیدا نمیکنیم؟!!

از موانع گریه و بیرون نیامدن اشک از چشم، چیزهائی است که موجب قساوت قلب و سنگدلی می شود، به نحوی که صاحب آن از الطاف ربانیّه و افاضات الهیه محروم می گردد، و سبب می شود که خشوع را از قلب، و اشک را از چشم دور کند، و صاحب آن دل و چشم از سعادت دنیا و آخرت محروم شود.

در اینجا لازم دانستم تذکر دهم که در بسیاری از دعاها از مصادر وحی و تنزیل روایت شده که به خدا باید پناه برد از دلی که خاشع نباشد، و از چشمی که اشک نریزد، و این فقره از دعا را در نظر گرفت که:

«أللّهم إنی أعوذ بک من قلبٍ لا یخشع،‌ و عین لا تدمع».[1]

یعنی: (خدایا به تو پناه می برم از دلی که خاشع نباشد، و از چشمی که اشک نریزد).

پس بر بنده مؤمن به خدا، لازم است که برای جلوگیری از قساوت قلب و نریختن اشک، از چیزهائی که موجب این دو چیز است، خودداری کند، تا دل او از آتش عشق و محبت خدا و آنهائی که خدا امر به محبت و دوستی ایشان کرده سوزان و چشم او گریان گردد.

موجبات قساوت قلب چند چیز است:

1.  معصیت و نافرمانی خدای تعالی

چنانچه امیرمؤمنان(علیه السلام) فرموده: «ما من شیء أفسد للقلب من خطیئة».[2] یعنی: (چیزی نیست که فسادش زیادتر باشد برای قلب، از گناه و نافرمانی از خدا).

و فرمود:«لاوجع أوجع للقلوب من الذنوب».[3]  یعنی:‌ (هیچ دردی دردآورتر نیست برای دل ها از گناهان).

2.  خوردن حرام

چنانچه پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرموده:«یا علی، من اکلَ الحرامَ سوّدَ قلبه».[4]یعنی: (یا علی، کسی که حرام بخورد، دلش سیاه می شود).

3.  خوردن مال شبهه ناک که دل را می میراند به نحوی که ...

 

ادامه مطلب ...

هنگام نیش زدن مار ، عقرب ، زنبور و غیره

مقداری نمک را در آب حل کرده و سوره «الکافرون» را بخوانید و بر آن فوت کنید، و بعد به جای نیش زده شده بمالید، این عمل را تا مدتی ادامه بدهید.

برای تب و لرز

آیه ذیل را بنویسید و به گردن بیمار آویزان کنید. یا به بازوی آن ببندید.

بِسْمِ‌ اللَّهِ‌ مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا إِنَ‌ رَبِّی‌ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ‌

برای تب

آیه ذیل را بر روی کاغذ بنویسید و بر یکی از اعضای بیمار ببندید. یا با این آیه آن را دم کنید.

«قُلْنا یا نارُ کُونِى بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ»

برای هیضه و هر نوع وبا ، طاعون و غیره

در چنین مواردی قبل از خوردن و آشامیدن هر چیزی سه با بر بیمار «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ » بخوانید و فوت کنید. ان شاء الله شفا حاصل خواهد کرد.

برای شکم درد

آیه ذیل را با آب یا نوشیدنی دیگر سه مرتبه فوت کرده و بنوشید. یا بر روی کاغذ نوشته و به صورت تعویذ بر روی شکم ببندید.

لَا فِیهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا یُنزَفُونَ 

برای رفع دلهره

آیه ذیل را همراه بسم الله الرحمن الرحیم نوشته و به گردن آویزان کنید و مخ آن تا اندازه ای باشد که تعویذ بر روی قلب قرار بگیرد.

توجه داشته باشید که قلب در قسمت چپ سینه قرار دارد.

الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 


برای هر نوع درد

درد در هر جایی از اعضاء و جوارح باشد ، آیه ذیل را به همراه بسم الله الرحمن الرحیم بخوانید و کرم یا مواد چرب کننده دیگری سه مرتبه فوت (دم) کنید و جای درد را با آن مالش دهید ، یا اینکه وضو گرفته و آیه ذیل را بر کاغذی نوشته و در جا درد ببندید.

وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا

برای درد سر و درد دندان

بر روی یک تخته چوبی تمیز مقداری ریگ پخش کنید و بر روی آن بنویسید «ابجد- هَّوَز- حُطّی» و بعد یک میخ را بر روی الف فشار دهید و انگشت دست دیگر را بر جای درد بگذارید و سوره حمد را تا آخر بخوانید و بعد از آن ، حال بیمار را بپرسید ، اگر باز هم درد داشت ، بار دوم نیز همان را تکرار کنید . غرض اینکه بر روی هر حرف آیت بالا چنین عمل شود.

ان شاء الله قبل از اتمام حروف ، درد از بین خواهد رفت.

توصیف حورالعین

تشریح حور:

حور جمع حورا« است و حورا« آن زنی را گویند که جوان ، خوبصورت و زیبا ، سفید رنگ و دارانی چشمانی سیاه می باشد.

زبید بن اسلم (رح) می گوید: حورا« زنی را گویند (که بر اثر چهره درخشانش) نگاه کسی نمی تواند بر او متمرکز گردد و در حیرت قرار گیرد.

حضرت حسن بصری (رح) می فرماید : حور به آن زنی می گویند که حصه سفیدچشم بسیار سفید و حصه سیاهش بسیار سیاه می باشد.

حضرت مجاهد (رح) می گوید : حور عین کسی است که نگاهها با دیدشان حیران میگردد و از روی لباس ها مغز ساق پایشان مشاهده می گردد ، بر اثر پوست نرم و رنگ با صفایش ، کسی که بسوی آنها نگاه می کند چهره اش را در جگرش همچون آیینه می تواند ببیند.


حسن و جمال حوران :

از حضرت ابوهریره (رض) روایت شده که رسول الله (ص) فرمودند : هنگامی که اولین گروه از اهل بهشت وارد بهشت می گردند چهره ها و جسم هایشان مانند ماه کامل میدرخشد و علاوه از آنان کسانیکه وارد بهشت میگردند مانند درخشنده ترین ستارگان آسمان درخشنده می باشند ، برای هر بهشتی دو همسر خواهد بود که مغز ساق پایشان از روی گوشت دیده میشود و در بهشت هیچکس بدون همسر باقی نخواهد ماند.

در مسند احمد روایت شده که رسول الله (ص) فرمودند : دو همسر از همسران بهشتی طوری اند که درخشش و مغز ساق پایشان با توجه به اینکه هفتاد دست لباس پوشیده اند باز هم دیده میشود.


زیبایی چهره حور :

حضرت عبدالله بن عباس (رض) می فرماید : اگر حوری کف دستش را بین آسمان و زمین ظاهر کند ، همه مخلوقات دیوانه حسنش می شوند و اگر روسریش را نمایان کند ، خورشید در مقابل حسنش مانند چراغ بی نور خواهد بود ، و اگر چهره اش را ظاهر کند بر اثر حسنش مابین آسمان و زمین به درخشش در خواهد آمد.


زیبایی دست حوری :

حضرت ابن عباس (رض) می فرماید یکدفعه پیش حضرت کعب (رض) نشسته بودیم که ایشان فرمودند : اگر حور دستش را به طرف آسمان دراز کند دنیا را روشن خواهد نمود ، سپس گفت این وضعیت یک دست است ، اما اینکه سفیدی و حسن جمالش چگونه خواهد بود ؟ (با کمی اندیشیدن حقیقت حسنشان واضح خواهد گردید)


پیشانی حور :

از رسول الله (ص) روایت شده ، بعد از سفر معراج (و بعد از بازدید نمودن صحنه های مختلف این سفر) رسول الله (ص) حور را اینچنین توصیف کردند : پیشانی حور را مانند ماه کامل (در شب چهاردهم) دیدم ، طولش در حدود هزار و سی ذراع بود ، بر سرش 100 گیسو بود و بین هر دو گیسو هفتاد هزار گیسوی کوچک تر بود و هر یک ازین گیسوهای کوچک از بدر کامل هم روشن تر بودند ، بر سرش تاج مروارید و بر جبینش رشته های جواهرات نهاده شده بود و برجبینش دو عبارت نوشته شده بود که در سطر اول بسم الله الرحمن الرحیم و در سطر دوم این عبارت بود : هر کسیکه در پی شخصی مثل من می باشد باید اطاعت پروردگارم را بنماید.

سپس جبرئیل به من گفت : ای محمد (ص) این و همانند این حوران برای امت تو می باشند ، تو را خوشخبری باد و امتت را هم خوشخبری بده و آنان را به تحمل سختی ها در عبادت و به سعی و کوشش دستور بده.


تبسم حور : 

حضرت عبدالله بن مسعود (رض) می فرماید که رسول الله (ص) فرمودند : در بهشت نوری درخشید ، وقتی مردم سرهایشان را بلند کردند متوجه شدند درخشش آن نور بر اثر تبسم حوری بوده که با دیدن چهره شوهرش تبسم نموده.

ابن ابی الدنیا از یزید رقاشی روایت نموده که فرمود : این خبر به من رسیده که در بهشت نوری پخش می گردد و در بهشت جائی باقی نمی ماند که آن نور به آنجا نرسد ، سوال کرده می شود که این چه است ؟ پاسخ داده می شود ، حوری در پیش روی شوهرش تبسم نموده ، با شنیدن این پاسخ ، شخصی در گوشه ای از مجلس جیغی کشید و بر اثر آن جان به جان آفرین سپرد


تسبیح حور :

حضرت یحیی ابن ابی کثیر (رح) می فرماید : هر وقت حور تسبیح می خواند بر هر درخت در بهشت شکوفه ظاهر می گردد.


ناز و کرشمه حور : 

از حضرت حسن بصری (رح) روایت شده که دوست الله در بهشت طوری می باشد که همسرش (حور عین) بر تختی از جنس یاقوت قرمز جلوه افروز و بالایش توسط نوری به شکل گنبد آراسته می گردد ، هر گاه شوهرش بگوید که اکنون مشتاق دیدار تو میباشم آن حور فورا از تخت یاقوت پایین آمده به طرف باغ سرسبز مرجانی میرود (به محض فرود آمدن حور) خداوند دو راه از نور در آن باغ برایش ایجاد میکند، یکی از زعفران و دیگری از کافور می باشد ، از راه زعفرانی می رود و از راه کافوری بر میگردد و (او در این دوران رفتنش) هفتاد هزار رفتار توام با ناز و کرشمه از خودش به نمایش می گذارد.

کتاب : حوران بهشتی و فرشته موت ، اثر:  مولانا فضل الرحمن رشیدی ،مترجم : مولوی یار محمد امرا« ، منبع : astral.blogsky.com

تجربه شارون

یک روز در اواسط تابستان سال 2005 من در پشت خانه روی یک پله سیمانی نشسته بودم و با تلفن بی‌سیم مشغول حرف زدن با دوستم بودم. باران شروع به باریدن کرد و من صدای رعد و برق را از دور می‌شنیدم. حدود پنج دقیقه بعد از شروع باران یک صدای غرش آمد و بلافاصله یک صاعقه از آسمان به سمت راست بدن من اصابت کرد. با عبور صاعقه از بدنم، درد شدید و استخوان سوزی در بدنم منتشر شد و به زمین افتادم. صاعقه همچنین باعث از کار افتادن ترانس برق که در جلوی منزل ما قرار داشت شد و تمام محله ما برای مدت 4 ساعت بدون برق بود.

به یاد دارم که شکه بودم و احساس عجیبی داشتم و درد سینه و بازوانم غیر قابل تحمل بود. در حالی که بدنم روی زمین افتاده بود احساس کردم که روحم اوج گرفته و از بدنم خارج شد. من در هوا شناور بودم و از بالای خانه به اطراف نگاه می‌کردم. همه چیز به نظر عجیب می‌آمد و هیچ چیزی به نظر درست نمی‌رسید. همه چیز، حتی هوا، یک هاله زرد در اطراف خود داشت. متوجه شدم که مبلمان خانه مبلمان خانه من نیست و پرده‌ها پردهای من نیستند. با خودم در فکر بودم که شوهرم کجاست؟ بچه‌ها کجا هستند؟ با اینکه برق نبود من صدایی که مانند یک برنامه رادیویی قدیمی بود را می‌شنیدم. من دیگر در حالت شناور نبودم. من اتاق به اتاق رفته و به دنبال منبع این صدا می‌گشتم، ولی نتوانستم آن را پیدا کنم. به نظر می‌رسید که زمان ایستاده است و همه حرکت‌ها کند شده‌اند.

سپس خودم را در میان ابرهایی صورتی و طلایی یافتم که بسیار زیبا و پف دار بودند. آنها بسیار با شکوه بودند و من از زیبایی آنها در حیرت مانده بودم. احساس بسیار پر قدرت و عمیقی از آرامش و عشق کامل و تمام می‌کردم. گویی هر پرز بدن من باز شده و تمام این عشق و آرامش را جذب می‌کند و من در آن غرق گشته‌ام. من در این عشق زیبای عمیق آسوده بودم و احساس کامل بودن و به طور کامل مورد قبول بودن داشتم. هنوز هیچ ایده‌ای نداشتم که چه خبر شده است. من در حال حرکت در این ابرها در جهت افقی بودم و احساس نمی‌کردم که به سمت بالا یا پایین در حرکت هستم. می‌توانستم وجود حضوری بسیار عظیم را در تمام اطراف خود حس کنم که من را در برگرفته است. این حضور، پر از عشقی سرشار بود که بر من و در درون من عشق سرازیر می‌کرد. عشقی که من کلماتی برای توصیف آن ندارم. حتی اکنون هم از توصیف آن چشمانم پر از اشک می‌گردد.

سپس در دو طرف من دو مرد ظاهر شدند که به نظر جوان و حدود 20 تا 30 ساله می‌رسیدند. موهای آنها بلوند و چشمانشان آبی بود و ردائی به رنگ شیری به تن داشتند. نوری درخشان از آنها صادر می‌شد و به نظر می‌رسید که از هر سلول بدنشان شعف و خوشحالی به بیرون می‌تراود. ردائی که به تن داشتند جزئیات زیادی داشت و به نظر می‌رسید که بافت خیلی ریزی دارد و ...

  ادامه مطلب ...

بر مزار خودم


مثل خیلی از انسانهای دیگر که ممکن است عاداتی بد و ناپسند داشته باشند، من نیز یک عادت بد داشتم و آن این بود که روزی یک نخ سیگار می کشیدم. البته همانطور که گفتم فقط همین یک نخ را می کشیدم و هیچگاه این یک نخ به دو نخ سیگار نمی رسید، مگر در شرایط استثنایی که به ندرت اتفاق می افتاد کشیدن سیگار به دو نخ برسد. به همین خاطر از این عادت ناپسند خودم زیاد رضایت نداشتم و کشیدن همین یک نخ سیگار در روز را هم جزء عادات و رفتارهای بد خود و تسلیم شدن به خواست های نفسانی به حساب می آوردم.

شبی در عالم رویا حالت پرواز و عروج به من دست داد. به وضوح شاهد و ناظر و آگاه بر خروج روح از کالبد جسمانی بودم. به محض اوج گرفتن در آسمانها و غوطه ور شدن در فضای بیکران الهی، روح حامی خویش را در کنارم احساس کردم. به او سلام دادم و ایشان نیز جواب سلام مرا داد. از حضور ایشان در کنار خویش احساس شعف و رضایت می کردم و از اینکه مثل اکثر اوقات ایشان را در سفر به کائنات همراه خویش می دیدم، احساس امنیت و رضایت خاطر می نمودم. آنقدر اوج گرفتیم تا به مناطق ناشناخته و سرزمینهایی رسیدیم که به گفته روح حامی ام، تمثیلی از اعمال و کردار انسان در طبقات روحانی می باشد. مثلا جهانی را دیدیم با مناطقی غرق در نور و روشنایی. روح حامی ام فرمودند که اینجا دنیای بازتاب اندیشه های ناب روح الهی در کالبد انسانی است. این افکار و اندیشه ها، امواجی از خود ساطع می کنند که به ماوراء جو سیاره ای صعود کرده و به علت لطافت طیف موجی به قدری از طبقات و جهانهای مادی اوج و فاصله می گیرند که به جهان هم طیف خود در لطافت موجی رسیده و تشکیل طیف عظیمی از امواج نورانی را در محوطه ای عظیم و پهناور می دهند. این امواج نزدیکترین امواج به طیف نورانی الهی است که منشا شفاها و کرامات و الهامات روحانی برای تمام هستی می باشد. ایشان در ادامه فرمودند:باید بگویم که تو و انسانهایی چون تو با هر بار اندیشه و تفکر مثبتی که از ذهن  به محیط پیرامون خویش ساطع می کنید در استمرار بقا و تلطیف امواج اثیری این طبقه روحانی نقش خواهید داشت و موجبات رحمت و مغفرت پروردگار متعال برای خویش را فراهم می آورید.


  ادامه مطلب ...

آدم بی دین را به راه راست آوردن

« وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى »

اول و آهر 3 بار درود شریف سپس آیه مذکور را روی هر خوردنی و نوشیدنی 3 بار خوانده بخورانند ان شاء الله آن فرد دیانت دار خواهد شد و از گمراهی نجات حاصل میکند.

دعای ازدواج

(الف) أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ

پسر یا دختری اگر بزرگ شده اند و برنامه ازدواجشان میسر نمیشود این آیه را بکثرت بخوانند در هر حال ، ان شاء الله زود برنامه ازدواجشان فراهم خواهد شد.

(ب) سوره اخلاص

اگر پسر یا دختر بزرگ شده و انتظام ازدواجشان فراهم نمی شود و یا کسی برای خواستگاری نمی آید بعد از نماز عشاء ( قل هو الله احد تا آخر سوره ) را 41 بار خوانده تا 90 روز ان شاء الله برنامه ازدواجشان در ظرف نودمین روز فراهم خواهد شد.

(ت) یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ برَحْمَتِکَ أَسْتَغِیثُ بِحَقِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّیْ کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِیْنَ

اول و آخر 11 بار درود شریف ، بعد از نماز عشاء 70 بار بگوید اگر این عمل را دختری که بزرگ شده است انجام بدهد ان شاء الله زود برایش آدم مناسبی گیر می آید.

(ج) اگر دختری می خواهد با مرد نیکی و دیانتداری ازدواج کند سوره (طه) را روزانه یک بار طلاوت کرده دعا کند ، یا شوهری خوب ازدواج خواهد کرد ان شاء الله.

(ل) سوره ممتحنه

اگر دختری بزرگ شده و برای خواستگاری کسی نمی آید روزانه (سوره ممتحنه) را 5 بار بخواند ان شاء الله با جوان خوبی ازدواج خواهد کرد.